ادامه قسمت اول
5- اجابت دعا و برآورده شدن حاجت
خداوند سبحان در ازای ایثار و فداکاری سیدالشهدا - علیه السلام - و تحمل هرگونه سختی چون تشنگی و غم و اندوه فراوان برای حفظ اسلام، در مرقد شریفش برکاتی را قرار داده که از جمله آنها اجابت دعا و برآورده شدن حاجات است. چنانکه امام صادق - علیه السلام - فرمود: «هر کس دو رکعت کنار قبر حسین - علیه السلام - نماز بخواند، از خداوند چیزی رإ؛88ّّ مسئلت نکند جز اینکه به او عطا شود». [22]
و نیز فرمود: «خداوند در عوض قتل امام حسین - علیه السلام - امامت را در ذریه آن حضرت، شفا را در تربتش، اجابت دعا را در کنار مرقدش قرار داده، و ایام زیارت کنندگان او از عمرشان حساب نمیشود». [23]
- آثار و برکات عزاداری و گریه بر سیدالشهداء - علیه السلام -
«گریه» مظهر شدیدترین حالات احساسی انسان است، و علتها و انگیزههای مختلفی دارد که هر یک از آنها نشان دهنده حالتی خاص است. در روایات، بعضی از انواع گریه تحسین شده و از صفات پسندیده بندگان پاکدل خداوند به حساب آمده است، و بعضی از انواع گریه مذموم شمرده شده است.
گریه، از حالات و انفعالات انسانی است که با مقدمهای از اندوه و ناراحتی روانی به طور طبیعی به ظهور میرسد، و گاه ممکن است انگیزهاش هیجانات تند روانی باشد. مثل شوق و ذوقی که از دیدار محبوب پس از زمانی طولانی ناشی می شود. همچنین گاهی هم گریه کردن حاکی از عقاید مذهبی انسان است با این توصیف، از آنجایی که گریه عملی طبیعی و ای بسا غیر ارادی است؛ لذا نمی شود مورد امر و نهی و حسن و قبح قرار گیرد، بلکه آنچه که مورد حسن و قبح است، مقدمات و انگیزههای گریه میباشد. چنانکه گفتهاند: «تو آنی که در بند آنی».
در اینجا برای اینکه بدانیم گریه بر سیدالشهدا - علیه السلام - چگونه گریهای است و چه تأثیرات و برکاتی میتواند داشته باشد، بهتر آن است که اشارهای به انواع گریه کنیم تا بعد از آن، نوع گریه بر آن حضرت برایمان معلوم گردد:
1 - گریه طفولیت : زندگانی انسان با گریه شروع می شود که همان گریه، نشانه سلامت و تندرستی نوزاد است، و در واقع گریه در آن زمان، زبان طفل است.
2 - گریه شوق: مانند گریه مادری که از دیدن فرزند گمشده خویش پس از چندین سال سرداده میشود. و این گریهای است که از روی هیجان و احیاناً جهت سرور و شادی به انسان دست میدهد.
3 - گریه عاطفی و محبت : محبت از عواطف اصیل انسانی است که با گریه انس دیرینه دارد. مثلاً محبت حقیقی به خداوند حسن آفرین است و برای قرب به او باید اشک محبت ریخت.
4 - گریه معرفت و خشیت: انجام عبادات خالصانه و تفکر در عظمت آفرینش و کبریایی خداوند، و همچنین اهمیت تکالیف و مسئولیتهای انسانی باعث میگردد که نوع خاصی از خوف، در درون انسان ایجاد شود و این خوف، خوفی است که از روی معرفت به خداوند و تهذیب نفس به دست میآید که «خشیت» نامیده می شود.
5 - گریه ندامت: از عوامل اندوه زدایی که منجر به گریه میگردد، محاسبه نفس و حسابرسی شخصی است، و همین حسابرسی باعث میشود که انسان به گذشته خود فکر کند و با حسابرسی، جبران کوتاهی و خطاها را بکند و اشک حسرت و ندامت از چشمانش جاری نماید، این گریه، نتیجه توبه و بازگشت به خداست.
6 - گریه پیوند با هدف : گاهی قطرههای اشک انسان، پیام آور هدفهاست. گریه بر شهید از این نوع گریه است. گریه بر شهید خوی حماسه را در انسان زنده میکند و گریستن بر سیدالشهدا - علیه السلام - خوی حسینی را در انسان احیا میکند، و خوی حسینی چنان است که نه ستم میکند و نه ستم میپذیرد. آن کسی که با شنیدن حادثه کربلا قطره اشکی از درون دل بیرون میفرستد، صادقانه این پیوند با هدف والای سیدالشهدا - علیه السلام - را بیان میکند.
7 - گریه ذلت و شکست : گریه افراد ضعیف و ناتوانی که از رسیدن به اهداف خود ماندهاند و روح و شهامتی برای پیشرفت در خود نمیبینند.
با ذکر این مطلب، حال باید بررسی کرد که گریه بر حسین - علیه السلام - از چه نوع گریه است. هر کس با اندک توجهی خواهد دانست که گریه بر حسین - علیه السلام - گریه محبت است، آن محبتی که در دلهای عاشقانش به ثبت رسیده است. گریه بر او، گریه شوق است، زیرا قسمت زیادی از حماسههای کربلا، شوق آفرین و شورانگیز است و به دنبال آن سیلاب اشک شوق به خاطر آن همه رشادت، فداکاری، شجاعت و سخنرانیهای آتشین مردان و زنان به ظاهر اسیر، از دیدگان شنونده سرازیر میگردد و نیز گریه معرفت و پیوند با هدف متعالی و انسان ساز او است؛ و به تعبیر امام خمینی (ره) گریه سیاسی است که فرمود: «ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان میدهیم و سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است خرد میکنیم».
هیهات که گریه بر حسین - علیه السلام - گریه ذلت و شکست باشد، بلکه گریه پیوند با سرچشمه عزت است، گریه امت نیست، که گویا است، گریه سرد کننده نیست، که حرارت بخش است، گریه بزدلان نیست، که گریه شجاعان است، گریه یأس و ناامیدی نیست که گریه امید است، و بالاخره گریه معرفت است و گریه معرفت در عزای حسین - علیه السلام - از انحراف و تحریف در قیام آن حضرت جلوگیری می کند و شاید به همین جهت باشد که در فضیلت گریه بر سیدالشهدا - علیه السلام - روایات متعددی وارد شده است. از آن جمله، روایتی است که امام صادق - علیه السلام - فرمود: «گریه و بی تابی در هر مصیبت برای بنده مکروه است، مگر گریه بر حسین بن علی - علیه السلام - که اجر و ثواب نیز دارد». [24]
گریه و عزاداری برای سیدالشهدا - علیه السلام - دارای آثار و برکات مهمی است که به برخی از آنها اشاره میشود:
1 - حفظ رمز نهضت حسینی
از ارزندهترین آثار و برکات مجالس عزاداری و گریه بر اباعبدالله الحسین - علیه السلام - حفظ رمز نهضت حسینی است.
براستی ؛ چرا در دوران منحوص سلاطین و پادشاهان جور از برپایی مجالس عزای اهل بیت - علیه السلام - به خصوص سالار شهیدان جلوگیری می شد؟ آیا نه این است که عزای حسینی و امامان شیعه، سبب می شود که سخنوران و دانشمندان متعهد و انقلابی، مردم را از ظلمهای حکومتها آگاهی دهند و انگیزه قیام آن حضرت که امر به معروف و نهی از منکر است به اطلاع مردم برسد؟
آری، اینگونه مجالس، آموزشگاهها و دانشگاههایی است که به بهترین روش و زیباترین اسلوب مردم را به سوی دین خوانده و عواطف را آماده میکند و جاهلان و بیخبران را از خواب سنگین غفلت بیدار میسازد و نیز در این مجالس است که مردم، دیانت را همراه با سیاست، از مکتب حسین بن علی - علیه السلام - میآموزند.
گریه بر سید الشهدا - علیه السلام - و تشکیل مجالس عزای حسینی نه تنها اساس مکتب را حفظ میکند، بلکه باعث میگردد شیعیان با حضور در این مجالس از والاترین تربیت اسلامی برخوردار شده و در جهت حسینی شدن رشد و پرورش یابند.
کدام اجتماعی است که در عالم چنین اثری را از خود بروز داده باشد؟ کدام حادثهای است مانند حادثه جانسوز کربلا که از دوره وقوع تاکنون و بعدها بدینسان اثر خود را در جامعه بشریت گذارده، و روز به روز دامنه آن وسیعتر و پیروی و تبعیت از آن بیشتر گردد؟ از این رو باید گفت که در حقیقت مراسم عزاداری حافظ و زنده نگهدارنده نهضت مقدس امام حسین - علیه السلام - و در نتیجه حافظ اسلام وضامن بقای آن است.
تشکیل مجالس عزاداری حسین، نه تنها اساس مکتب را حفظ کرده و میکند بلکه به علاوه سبب آن گردید که شیعیان با حضور در این مجالس از والاترین تربیت اسلامی برخوردار شده و در جهت حسینی شدن رشد و پرورش یابند.
«موریس دوکبری» مینویسد: «اگر مورخین ما، حقیقت این روز را میدانستند و درک میکردند که عاشورا چه روزی است، این عزاداری را مجنونانه نمی پنداشتند. زیرا پیروان حسین به واسطه عزاداری حسین میدانند که پستی و زیر دستی و استعمار را نباید قبول کنند. زیرا شعار پیشرو و آقای آنان تن به زیر بار ظلم و ستم ندادن است.
قدری تعمق و بررسی در مجالس عزاداری حسین نشان میدهد که چه نکات دقیق و حیات بخشی مطرح می شود،در مجالس عزاداری حسین گفته می شود که حسین - علیه السلام - برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت؛ پس بیایید،ما هم شیوه او را سرمشق قرار داده از زیر دستی استعمار گرایان خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم...» [25]
2 - ازدیاد محبت به امام، و تنفر از دشمنان آن حضرت
سوزی که از دل سوخته عاشقان سیدالشهدا - علیه السلام - به چشم سرایت کرده و از مجاری دو چشم آنها به صفحه رخسار وارد می شود، مراتب علاقه و اخلاص و دلبستگی به خاندان وحی و رسالت را میرساند و این عمل اثری مخصوص در ابقای مودت و ازدیاد محبت دارد.
گریه بر حضرت سیدالشهدا - علیه السلام - از مواردی است که هیچ انسانی از فرط دلسوزی و انقلاب، طاقت بردباری و تحمل در برابر استماع مصائب او را ندارد، و این گریه و بیقراری، علاوه بر ازدیاد محبت و مهر و مودت، موجب کثرت تنفر و بیزاری از دشمنان و قاتلان آن حضرت شده و موجب برائت دوستداران این خانواده از دشمنان ایشان میگردد.
باری، گریه با آگاهی و معرفت بر امام حسین - علیه السلام - در واقع، اعلام انزجار از قاتلان اوست و این تبری از آثار برجسته گریه بر امام حسین - علیه السلام - است زیرا مردم به ویژه افرادی که دارای شخصیت هستند از گریه کردن در برابر حوادث تا سر حد امکان امتناع میورزند، و تا شعله درونی آنان به مرتبه انفجار نرسد حاضر به گریه کردن مخصوصاً در برابر چشم دیگران نیستند، این گریه و عزاداری ابراز کمال تنفر در برابر تعدی و تجاوز و ستمگری و پایمال نمودن حقوق جامعه و به ناحق تکیه زدن بر مسند حکومت آنان میباشد.
3 - آشنایی با حقیقت دین و نشر آن
یکی دیگر از آثار و برکات مجالس عزاداری سیدالشهدا - علیه السلام - این است که مردم در سایه مراسم عزاداری به حقیقت اسلام آشنا شده و بر اثر تبلیغات وسیع و گستردهای که همراه با این مراسم انجام میگیرد، آگاهی توده مردم بیشتر شده و ارتباطشان با دین حنیف محکمتر و قویتر میگردد. چه اینکه قرآن و عترت دو وزنه نفیسی هستند که هرگز از یکدیگر جدا نمیشوند و این آگاهی در اقامه ماتم و مراسم سوگواری عترت رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - به خصوص امام حسین - علیه السلام - به آحاد مردم داده خواهد شد.
4 - آمرزش گناهان
ریان بن شبیب از امام رضا - علیه السلام - روایت کرده که فرمود: «ای پسر شبیب، اگر بر حسین - علیه السلام - گریه کنی تا آنکه اشک چشمت بر صورتت جاری شود، خداوند گناهان کوچک و بزرگ، و کم یا زیاد تو را می آمرزد» [26]
و نیز فرمود: «گریه کنندگان باید بر کسی همچون حسین - علیه السلام - گریه کنند، زیرا گریستن برای او گناهان بزرگ را فرو میریزد» [27]
5 - سکونت در بهشت
امام باقر - علیه السلام - فرمود: «هر مؤمنی که در سوگ حسین - علیه السلام - اشک دیده ریزد، به حدی که بر گونهاش جاری گردد، خداوند او را سالیان سال در غرفههای بهشت مسکن میدهد». [28]
و نیز امام صادق - علیه السلام - فرمود: «هر کس درباره حسین - علیه السلام - شعری بخواند و گریه نماید و یک نفر را بگریاند، بهشت برای هر دوی آنها نوشته میشود. کسی که حسین - علیه السلام - نزد او ذکر شود و از چشمش به مقدار بال مگسی اشک آید، اجر او نزد خداست و برای او جز به بهشت راضی نخواهد شد».[29]
و نیز فرمود: «هر کس که در عزای حسین - علیه السلام - بگرید یا دیگری را بگریاند و یا آنکه خود را به حالت گریه و عزا درآورد، بهشت بر او واجب میشود» [30]
6 - شفا یافتن
یکی دیگر از آثار و برکات مجالس عزاداری حضرت سید الشهدا - علیه السلام - شفا گرفتن است. به طوری که بارها دیدهایم و شنیدهایم که بعضی از عزاداران و گریه کنندگان بر حسین - علیه السلام - شفا گرفتهاند.
نقل است که مرجع بزرگ شیعه مرحوم آیه الله العظمی بروجردی در سن نود سالگی دارای چشمانی سالم بودند که بدون عینک خطوط ریز را هم میخواندند و میفرمودند: این نعمت را مرهون وجود مبارک حضرت ابی عبدالله الحسین - علیه السلام - هستم : و قضیه را چنین نقل میفرمودند:
در یکی از سالها در بروجرد بودم، به چشم درد عجیبی مبتلا شدم که بسیار مرا نگران ساخته بود. معالجه پزشکان فایدهای نکرد و درد چشم هر روز بیشتر و ناراحتی من افزونتر میگردید، تااینکه ایام محرم شد. در ایام محرم آیه الله فقید، دهه اول را روضه داشتند و دستههای مختلف هم در این عزاداری شرکت میکردند. یکی از دستههایی که روز عاشورا به خانه آقا وارد شده بود، «هیئت گِلگیرها» است که نوعاً سادات و اهل علم و محترمین هستند، در حالی که هر یک حوله سفیدی به کمر بستهاند، سر و سینه خود را گل آلود کرده و بطور بسیار رقت بار و مهیج و در عین حال با سوز و گداز فراوان و ذکری جانسوز آن روز را تا ظهر عزاداری می کنند. آقا فرمودند:
«هنگامی که این دسته به خانه من آمدند و وضع مجلس با ورود این هیئت هیجان عجیبی به خود گرفته بود من هم در گوشهای نشسته و آهسته آهسته اشک میریختم و در این بین هم مقداری گل از روی پای یکی از همین افراد گلگیر برداشته و بر روی چشمهای ملتهب و ناراحتم کشیدم، و به برکت همین توسل، چشمانم خوب شد و امروز علاوه بر اینکه متبلا به درد چشم نشدم، از نعمت بینایی کامل برخوردارم، و به برکت حضرت امام حسین - علیه السلام - احتیاج به عینک هم ندارم». با اینکه همه قوای جسمانی ایشان تحلیل رفته بود با این وجود تا آخرین ساعات زندگانی از بینایی کامل برخوردار بودند.
7 - گریه کننده بر حسین، در قیامت گریان نیست
رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - به فاطمه زهرا (س) فرمود: «هر چشمی در روز قیامت گریان است مگر چشمی که برای مصائب حسین - علیه السلام - گریه کرده باشد، چنین کسی در قیامت خندان و شادان به نعمتهای بهشتی است». [31]
8 - امان از سکرات موت و آتش دوزخ
مسمع گوید: حضرت امام صادق - علیه السلام - فرمود: آیا متذکر می شوی با حسین چه کردند؟ عرض کردم : آری، فرمود: آیا جزع و گریه میکنی؟ گفتم : آری، به خدا سوگند گریه میکنم و آثار غم و اندوه در صورتم ظاهر میشود حضرت فرمود: «خدا اشک چشمت را رحمت کند. آگاه باش که تو از آن اشخاصی هستی که از اهل جزع برای ما شمرده میشوند، به شادی ما شاد و به حزن ما محزون و اندوهناک میگردند. آگاه باش که بزودی هنگام مرگ، پدرانم را بر بالین خود حاضر میبینی، در حالی که به تو توجه کرده و ملک الموت را درباره تو بشارت می دهند، و خواهی دید که ملک الموت در آن هنگام از هر مادر مهربان به فرزندش، مهربانتر است» سپس فرمود: «کسی که بر ما اهل بیت به خاطر رحمت و مصائب وارده بر ما گریه کند، رحمت خدا شامل او میشود قبل از اینکه اشکی از چشمش خارج گردد؛ پس زمانی که اشک چشمش بر صورت جاری شود اگر قطرهای از آن در جهنم بریزد، حرارت آن را خاموش کند، و هیچ چشمی نیست که گریه کند بر ما مگر آنکه با نظر کردن به کوثر و سیراب شدن با دوستان، خوشوقت میگردد».[32]
با توجه به این روایت شریف باید گفت:جایی که آتش جهنم که قابل مقایسه با آتش دنیا نیست و به وسیله گریه بر حسین - علیه السلام - خاموش و برد و سلام گردد، پس اگر در موردی، آتش ضعیف دنیا عزادار حسینی را نسوزاند جای تعجب نیست.
سید جلیل مرحوم دکتر اسماعیل مجاب (داندانساز) عجایبی از ایام مجاورت در هندوستان که مشاهده کرده بود نقل میکرد، از آن جمله میگفت : عدهای از بازرگانان هندو (بت پرست) به حضرت سیدالشهدا - علیه السلام - معتقد و علاقه مندند و برای برکت مالشان با آن حضرت شرکت میکنند، یعنی در سال مقداری از سود خود را در راه آن حضرت صرف میکنند. بعضی از آنها روز عاشورا به وسیله شیعیان، شربت و پالوده و بستنی درست کرده و خود به حال عزا ایستاده و به عزاداران میدهند، و بعضی آن مبلغی که راجع به آن حضرت است را به شیعیان میدهند تا در مراکز عزاداری صرف نمایند.
یکی از آنان را عادت چنین بود که همراه سینه زنها حرکت میکرد و با آنها به سینه زدن مشغول می شد. وقتی از دنیا رفت، بنا به مرسوم مذهبی خودشان، بدنش را با آتش سوزانیدند تا تمام بدنش خاکستر شد جز دست راست و قطعهای از سینهاش که آتش، آن دو عضو را نسوزانیده بود.
بستگان آن دو عضو را آوردند نزد قبرستان شیعیان و گفتند: «این دو عضو راجع به حسین شماست» [33]
9 - تأثیر شعر سرودن در عزای حسینی
امام صادق - علیه السلام - فرمود: «کسی نیست که برای حسین - علیه السلام - شعری بسراید و گریه کند یا بگریاند مگر اینکه خداوند بهشت را بر او واجب کرده و گناهانش را میآمرزد».
پینوشتها:
[1] . فرائد السمطین، جوینی خراسانی، ج 2 ص 155
[2] . فرائد السمطین، جوینی خراسانی، ج 2 ص 246
[3] . حماسهء حسینی، استاد شهید مطهری، ج 3 ص 247
[4] . بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 43، ص 309
[5] . بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 43، ص 281
[6] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 10 ص 329
[7] . اثبات الهداه، شیخ حر عاملی، ج 5 ص 215
[8] . اقتباس از کتاب عدل الهی، استاد شهید مطهری، ص 241تا 246
[9] . خصال، شیخ صدوق، ص 624
[10] . المحاسن، ابی جعفر برقی، ج 1 ص 293
[11] . نقل از کتاب قیام حسینی آیت الله شهید دستغیب، ص 105
[12] . بحارالانوار، علامهء مجلسی، ج 43، ص 262
[13] . منتخب کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 32
[14] . سفینه البحار، محدث قمی، ج 1 ص 257
[15] . سیرهء امامان (ترجمهء اعیان الشیعه)، علامه سید محسن امین، ص 220ـ و زندگانی چهارده معصوم،
عمادزاده، ج 2 ص 137
[16] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 10 ص 323
[17] . منتخب کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 195
[18] . منتخب کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 252
[19] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 10 ص 549
[20] . کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 248
[21] . کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 123
[22] . امالی شیخ طوسی، ص 317
[23] . امالی شیخ طوسی، ص 319
[24] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 10 ص 393
[25] . بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 44 ص 284
[26] . منتخب کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 165
[27] . منتخب کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 168
[28] . جلاء العیون، علامه مجلسی، ص 462
[29] . بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 44 ص 293
[30] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 10 ص 397
[31] . داستانهای شگفت، آیت الله شهید دستغیب، ص 9
[32] . اختیار معرفه الرجال، شیخ طوسی، 89
[33] . خلاصه ای از مقاله عاشورا نوشته جواد محدثی.
علیرضا رجالی تهرانی/ مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
منبع: http://www.andisheqom.com